فهرست مطالب

پژوهش های دانش زمین - پیاپی 10 (تابستان 1391)

مجله پژوهش های دانش زمین
پیاپی 10 (تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/06/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مهرناز نیک نظر، محسن موید، قادر حسین زاده صفحات 1-15
    ناحیه مورد مطالعه شامل محدوده دو روستای کورملا و قزل احمد می باشد که، در فاصله 22 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان بستان آباد و در زون البرزغربی آذربایجان واقع شده است و شامل واحدهای آتشفشانی ائوسن، نفوذی های الیگومیوسن و واحدهای آذرآواری آتشفشان سهند می باشد. دگرسانی های عمده در منطقه عبارتند از: فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک است. کانی سازی به صورت رگه ای و شامل کانی سازی پیریت، مگنتیت، گالن و کالکوپیریت به شکل کانی سازی اولیه و کوولیت، گوتیت، هماتیت و اکسیدهای منگنز بصورت ثانویه می باشد. کالکوپیریت، پیریت و مگنتیت در اثر اکسید شدن تقریبا از بین رفته و آثار جزئی از آنها به چشم می خورد. بر اساس مطالعات، در اثر فرآیندهای ثانویه محلول های سطحی، کانی سازی گوتیت غالب شده است. بر اساس نتایج آنالیزهای شیمیایی منطقه دارای کانی سازی طلا، سرب، روی، مس، مولیبدن و نقره می-باشد. مقادیر بالای ضریب تولید عناصر طلا، منگنز، آهن و روی بر اساس نتایج آنالیزهای ژئوشیمیایی محرز است. بر این اساس این منطقه احتمالا یک کانسار پلی متال است.
    کلیدواژگان: بستان آباد، پلی متال، سهند، کورملا، قزل احمد
  • زهرا بوسلیک، عباس چرچی، محمدرضا کشاورزی، زینب احمدنژاد صفحات 16-32
    از عوامل موثر در ایجاد و گسترش کارست می توان به سنگ شناسی، توپوگرافی، میزان نزولات، سطوح ناپیوستگی و زمین شناسی ساختمانی اشاره نمود. زمین شناسی ساختمانی یک ناحیه با مشخص کردن مسیرهای جریان کلی در آبخوان و توسعه انحلالی مسیرهای جریان، نقش عمده ای در تعیین رفتار سیستم جریان آب زیرزمینی در پهنه های کارستی ایفا می کند. در این پژوهش نقش عوامل ساختاری در ظهور چشمه ها در منطقه ایذه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا مبادرت به تهیه لایه های اطلاعاتی عناصر تکتونیکی، خطواره ها، شیب و پتانسیل کارست شدگی با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، بررسی عکس های هوایی و پردازش تصاویر ماهواره ای شد. لایه های اطلاعاتی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) با لایه چشمه ها همبستگی داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تمرکز چشمه-ها در رده های پایین شیب توپوگرافی (18-7 درجه) و ارتفاع (491- 941 متر) بیشتر است. بیشترین تعداد چشمه ها در لایه هایی با شیب کم و در سازند آهکی آسماری می باشد. ارتباط نزدیکی بین عناصر تکتونیکی با فراوانی چشمه ها وجود دارد به طوری که چشمه ها در فاصله0 تا 2389 متری از عناصر تکتونیکی و در اطراف گسل های با طول 3 تا 9 کیلومتر می باشد. شیب یال های ساختارهای چین خورده به گونه ای است که باعث هدایت جریان آب به سمت سازندهای مجاور می گردد، بنابراین رخنمون بسیاری از منابع آبی مجاور، نشات گرفته از این ساختارها می باشد. این روابط نشانگر نقش بارز عناصر تکتونیکی و لزوم توجه به آن ها در بررسی استعداد منابع و انتقال آب های زیرزمینی در مناطق کارستیک می باشد.
    کلیدواژگان: خطواره ها، چشمه، کارست، عناصر تکتونیکی، GIS
  • ایرج رسا، سارا امانی لاری، زهرا نوریان صفحات 33-47
    محدوده مورد مطالعه در قسمت جنوبی کمربند آتشفشانی – نفوذی ایران مرکزی و در 5/3 کیلومتری شمال-شرق معدن سرچشمه واقع شده است. توده داسیتی- ریولیتی پورفیری با نفوذ در واحدهای آتشفشانی- رسوبی قدیمی تر باعث دگرسانی و کانی زایی شده است. براساس نتایج حاصل از آنالیز، عنصر مس دارای میانگین عیار 714، مولیبدن 24/20، سرب 52/61 و روی 54/23 گرم در تن در سنگ های منطقه می باشد و بهترین زون غنی شده از کانی های ثانویه کالکوسیت، بورنیت و کوولیت در عمق 30 تا 60 متری گمانه S1 منطبق بر سیستم استوک ورکی کوارتز- مالاکیت- آزوریتی در مرکز توده نفوذی وجود دارد. توده نفوذی نسبت به سنگ-های دیواره از لحاظ مس، سرب و روی فقیرتر و از نظر محتوای مولیبدن غنی تر است. دگرسانی های پروپیلی-تیک و آرژیلیک به ترتیب دارای کمترین مقادیر مس، سرب، روی و مولیبدن می باشند و اثری از دگرسانی پتاسیک دیده نمی شود. بالاترین سهم عنصر مس متعلق به دگرسانی آرژیلیکی- فیلیکی است. تغییرات عناصر در پروفیل های شمالی- جنوبی و شرقی- غربی و هم چنین سطح به عمق در کانسار متاثر از سنگ شناسی، دگرسانی و کانی زایی بوده و عناصر مس و مولیبدن روندی متفاوت با دو عنصر سرب و روی نشان می دهند. با وجود مساعد بودن فیزیکوشیمیایی و هم چنین وجود پوشش هماتیتی سطحی که برخی آن را به عنوان راهنمای اکتشافی منطقه غنی سازی سولفیدی ثانویه معرفی نموده اند، اما در کانسار سریدون به دلیل فقیربودن توده نفوذی از کانی های مس دار اولیه، منطقه غنی شده قابل توجهی تشکیل نشده و این کانساراز لحاظ بهره برداری غیراقتصادی می باشد.
    کلیدواژگان: مس پورفیری، رفتار ژئوشیمیایی، سریدون
  • حمیدرضا ناصری، بتول جان جانه صفحات 48-62
    آب مورد نیاز مجتمع گل گهر از سه حوضه آبی چاه دراز، قطاربنه و خیرآباد و همچنین چاه هایی که در محدوده معدن حفر شده است، تامین می شود. با توجه به اینکه در کارخانجات معدن گل گهر از آبی با شاخص های خاص صنعتی استفاده می شود، بررسی و شناخت خصوصیات هیدروژئوشیمی منابع تامین آب معدن، مقایسه این منابع با یکدیگر و ارزیابی آنها به منظور تامین مطمئن آب برای مصارف مرتبط با معدن گل گهر لازم و ضروری می باشد. در این تحقیق از نتایج آنالیز شیمیایی 87 نمونه آب برداشت شده از حوضه های آبریز چاه دراز (34 نمونه) ، قطاربنه (24نمونه) ، خیرآباد (9نمونه) و همچنین محدوده معدن گل گهر (20 نمونه) که در سال 1390 توسط آزمایشگاه معدن گل گهر مورد سنجش قرار گرفته شده، استفاده شد. جهت بررسی همزمان متغیرهای مختلف موثر بر کیفیت آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه از روش تحلیل عاملی استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی به طور کلی دو عامل مشخص شد. عامل اول را می توان به فرآیند نفوذ آب شور نسبت داد. با توجه به درصد بالایی که عامل اول دارد می توان نتیجه گرفت که کفه نمکی سیرجان مهمترین عامل در تعیین کیفیت آب زیرزمینی مناطق مورد مطالعه است. عامل دوم توسط یون های بیکربنات و نیترات مشخص شده است. عامل دوم را می توان هم تاثیر زمین شناسی منطقه و هم عوامل بشرزاد در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: معدن گل گهر، کیفیت آب زیرزمینی، فرآیندهای هیدروژئوشیمیایی، تحلیل عاملی
  • حمیدرضا پورقاسمی، حمیدرضا مرادی، سیدمحمود فاطمی عقدا صفحات 63-78
    هدف از تحقیق حاضر تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از سیستم استنتاج عصبی-فازی تطبیقی در شمال شهر تهران است. به این منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای GeoEye سال های 2012-2011، SPOT-5 سال 2010 و بازدیدهای صحرایی، 528 نقطه لغزشی شناسایی و نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه مورد مطالعه تهیه گردید. لایه های اطلاعاتی درجه شیب، لیتولوژی، جهت شیب، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه، طبقه ارتفاعی، فاصله از گسل، شکل شیب، فاصله از جاده، شاخص توان آبراهه (SPI) و شاخص پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده (NDVI) به عنوان عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش شناسایی و نقشه های مذکور در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه و رقومی گردیدند. به منظور وزن دهی کلاس های هر یک از عوامل از روش نسبت فراوانی استفاده گردید. سپس وزن های به دست آمده نرمال سازی شده و به محیط نرم افزار MATLAB منتقل گردید. در تحقیق حاضر از الگوریتم یادگیری هیبرید و ساختار سیستم استنتاج فازی نوع سوم (خوشه بندی C-میانگین) برای پهنه بندی حساسیت زمین لغزش استفاده گردید. ارزیابی مدل مذکور با استفاده از منحنی تشخیص عملکرد نسبی (ROC) و 30 درصد نقاط لغزشی (158 لغزش) صورت گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد که دقت مدل تهیه شده با استفاده از ANFIS در منطقه مورد مطالعه 48/77 درصد (خوب) برآورد گردید.
    کلیدواژگان: زمین لغزش، سیستم استنتاج عصبی، فازی تطبیقی، سامانه اطلاعات جغرافیایی، شمال شهر تهران
  • محمد مهدی حسین زاده، مصطفی امینی، بابک میرباقری صفحات 79-97
    وقوع زمین لغزش های متعدد و گسترش روزافزون آن ها در حوضه آبخیز گوگرد از شهرستان خوی و ظهور مخرب آن ها در روستای گوگرد و تهدید اهالی آن، نیازمند انجام مطالعه برای اقدامات برنامه ریزی است. اهداف عمده این تحقیق، شناسایی حساسیت منطقه مورد مطالعه در وقوع زمین لغزش و تعیین عوامل موثر کنترل کننده رخداد زمین لغزش است. در این میان، روش رگرسیون لجستیک به عنوان یک روش آماری چندمتغیره با استفاده از متغیرهای مستقل، مانند عوامل توپوگرافی، زمین شناسی و انسانی و متغیر وابسته (زمین لغزش های موجود آموزشی) و لایه ژئوتکنیک و عملیات میدانی مدل مناسبی برای پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش می-باشد. در این مدل، احتمال رخداد زمین لغزش با توجه به عوامل موثر در رخداد زمین لغزش و پهنه های زمین-لغزش های موجود تخمین زده می شوند. نتایج نشان داد که فاصله از جاده، ارتفاع و فاصله از رودخانه به ترتیب با ضرایب بتای 959/57-، 596/20- و 404/15- دارای بیش ترین تاثیر در وقوع زمین لغزش ها بوده و مناطق با حساسیت زیاد در مرکز حوضه متمرکز شده اند. در نهایت، نقشه پهنه بندی برای اعتبارسنجی با زمین-لغزش های آزمایشی و نقشه ژئوتکنیک مقایسه شد و نتایج، اعتبار مدل رگرسیون لجستیک را تایید کرد.
    کلیدواژگان: پهنه بندی، زمین لغزش، رگرسیون لجستیک، حوضه گوگرد
  • امجد ملکی، سارا محمدی، خدیجه دولتیاری صفحات 98-108
    حفاری های سطحی و عمقی از مهمترین عملیات پروژه های اکتشافی هستند ،حجم تغییراتی که این پروژه ها برمورفولوژی و محیط اطراف پدید می آورند گاها به قدری است که محیط اطراف بطور کلی دستخوش تغییرات اساسی،خسارات و مخاطرات فراوانی می گردد. بررسی تاثیرات این پروژه ها بر محیط و ارائه راه کارهای مناسب می تواند راه گشای حل بسیاری از معضلات پیش رو در حال حاضر وآینده باشد. دراین پژوهش اثرات ژئومورفولوژی در محدوده ارتفاعات کوه ایل دره در شهرستان کرمانشاه ،مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی و تحلیل این تغییرات در محدوده معادن مذکور با استفاده ازعملیات میدانی ،تصاویر ماهواره ای ، عکس هوایی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد فرایندهایی مانند تغییرات مورفولوژی نظیر تسریع روند فرسایش، تسریع فرایندهای دامنه ای، افزایش باربستری و پدیده ریزش شدت یافته است. با توجه به بررسی ها و شواهد موجود فرایندهای دامنه ای در اثر انباشت باطله ها ،تشدید پدیده ریزش و افزایش بار بستری روی دامنه هایی که معادن فعالند چندین برابر دامنه های بدون فعالیت معدن می باشد. فرایندهای فوق مهمترین و موثرترین فرایندهایی هستند که ناشی از اکتشافات معدن در منطقه برتغییرمورفولوژی اثرگذاشته اند. علاوه براین برخی از راهکارها نظیر پایدار سازی دامنه با انتقال و دور کردن مواد زائد از روی دامنه ها ، پاکسازی آبراهه ها از رسوبات ناشی از معدن کاوی، تقویت پوشش گیاهی، ایجاد پله های محافظ و بازیافت باطله ها ،جلوگیری از ورود مواد آلاینده به اب رودخانه نیزجهت کاهش تغییرات شدید ژئومورفولوژی وآسیب های محیطی پیشنهاد گردیده است.
    کلیدواژگان: معادن کرمانشاه، ژئومورفولوژی، فرایندهای دامنه ای